سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیر پارسی بلاگ

نوشته های پراکنده مدیر سایت

با دوستانم در پیام رسان

بنام خدا
یکی از نابهنجاری های اخلاقی رایج در جامعه ما، به ویژه در زمانهایی که تب و تاب رقابتهای سیاسی بالا می گیرد، مسئله توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی و عدم رعایت ادب و احترام اجتماعی است. در جریان انتخابات دهم هم به بدترین شکل، این معضل بروز و ظهور یافت و با کمال تاسف، اهانت ها در فضای مجازی و حقیقی هنوز هم کم و بیش ادامه دارد.

به تازگی، بعضی دوستان در پیام رسان پارسی بلاگ، از وجود برخی مطالب توهین آمیز گلایه مند شده، خواستار برخورد مدیریت سایت با اینگونه موارد شده اند.
باید بگویم که وظیفه ی مدیریت سایت که بر دوش ماست، اقتضا می کند با هر گونه موارد مغایر با قوانین سایت برخورد نماییم و تاکنون هم این روند با جدیت و قاطعیت ادامه داشته و خواهد داشت، اما چند نکته در این موضوع، لازم به ذکر است :

1- طبیعتاً تشخیص مصداق مغایرت با قوانین با ماست. ما نظرات مختلف دوستان را دریافت و سپس با جمع بندی، تصمیم نهایی را می گیریم.

2- در تفسیر مصادیق، دایره تا حد امکان وسیع انتخاب می کنیم. پیش فرض اولیه برای ما، حسن نیت کاربران و حرکت در چارچوب قوانین سایت است. صرفاً در مواردی که تعمد در قانون شکنی برایمان احراز گردد، بطور مستمر این روند ادامه یابد و امیدی به اصلاح رویه نباشد، اقدام به مسدود نمودن کاربر می کنیم. در غیر اینصورت (که اغلب موارد هم همینطور است) به کاربران تذکر می دهیم و معمولاً هم کاربران به تذکرات دوستانه ی ما ترتیب اثر می دهند.

3- لازمه ی جدیت و قاطعیت در حفظ حریم قانونی سایت، عصبانیت، دستپاچگی و خشونت در اجرا نیست. ما در برخوردها همیشه نگاه اصلاحی داریم، نه تنبیهی و انتقام جویانه. و در طی بیش از 5 سالی که متصدی این کاریم، به موثر بودن این روند علماً و عملاً رسیده ایم.

4- گاهی اوقات، مصادیقی از عبارات تند و بعضاً اهانت آمیز وجود دارد که با وجود شیوع آن در مطبوعات، رسانه ها و دنیای مجازی، مجری قانون، به هر دلیل،  نسبت به آن سکوت و یا اغماض کرده است. این وضعیت هم در تعیین نوع و شدت برخورد ما با اینگونه موارد تاثیر گذار خواهد بود.

بنابراین روند قانونی مدیریت ما، طبق اصول و ضوابط، همیشه در حال انجام است.

اما،

از دیگر سو، گاه بعضی از دوستان از ما انتظار دارند که در موارد خاص مشاجرات و درگیری های لفظی که بینشان پیش می آید دخالت کنیم و احیاناً بر جو و فضای حاکم بر بعضی وبلاگها یا پیام رسان هم نظارت داشته باشیم و آن را مدیریت کنیم. باید بگویم که در این زمینه لازم میدانیم فضا بطور طبیعی رشد و تکامل یابد و اگر هم بعضی دوستان معتقدند که در مباحثاتی که معمولاً در پیام رسان در می گیرد، تاثیرگذاری هایی انجام گیرد، این باید از طرف خود کاربران باشد و نه مدیریت سایت. ما در حکم کلانتری محل هستیم که در مواقع ضروری که نیاز به دخالت قانون است، وارد عمل می شویم، نه اینکه هر بحث سیاسی، اعتقادی و ... بین دو یا چند نفر در بگیرد، نیاز به میانجی گری ما باشد و انتظار داشته باشند مدیریت سایت، طرف حق و باطل را مشخص کند و با باطل برخورد کند و ...

اما در مورد مسائل خاصی که اخیراً بعضی دوستان با آنها برخورد داشته اند و از من خواسته اند وارد عمل شوم،  باید عرض کنم :

دوستان عزیزم، فارغ از اینکه ما در جایگاه مدیریت سایت، با توهینهایی که شما را آزرده کرده، چگونه و در چه حدی از شدت، برخورد کنیم، نفس اهانت کردن نشانه ضعف طرف مقابل است. هر که باشد. چه اصولگرا باشد و چه اصلاح طلب و...

توهین کننده ضعیف است.

توهین کننده خوار و ذلیل است.

توهین کننده حرف منطقی و معقول ندارد، پس به توهین رو می آورد.

توهین کننده قدرت بیان درست فکر و نظر خود را ندارد، پس به توهین رو می آورد.

و بالاخره

توهین کننده، همه نقاط ضعف بالا را در معرض نمایش همه می گذارد و شخصیت خود را رسوا می سازد.

بنابر این، قبل از اینکه از توهین، ناراحت و آزرده بشوید، بدانید که حرف و منطق و فکرتان پیروز شده است.

حال، ما باید چگونه با توهین کننده برخورد کنیم؟

زندگی بزرگان ما، مملو از صحنه هایی است که با توهین کنندگان برخورد ملاطفت آمیز و اصلاحی داشته اند و هیچگاه خود، به اهانت آلوده نشده اند. ما در کشوری زندگی می کنیم که بالاترین و محبوب ترین مقام کشور یعنی مقام معظم رهبری، به دوستدارانشان می فرمایند که اگر در حضور شما به من توهین کردند، عکس مرا پاره کردند و آتش زدند، شما نباید عکس العملی داشته باشید. آیا این، الگویی لازم الاجرا برای همه دوستداران به دین و انقلاب نیست؟

آیا این درست است که در وسط بحث، اگر طرف مقابل، به ما یا آنانکه دوستشان داریم، توهین کرد، قهر کنیم صحنه را ترک گوییم و احیاناً برویم کلانتری و با  نیروی قهریه پلیس و حذف فیزیکی طرف مقابل،  بخواهیم حرفمان را به کرسی بنشانیم، یا هدفمان را دنبال کنیم؟ آیا طرف مقابل جز این میخواهد که معرکه بی رقیب بماند؟ در صورتی که با اندک تلاش و حوصله و سلیقه به خرج دادن، میتوان از همین توهینها به ضرر طرف مقابل و برای شکست دادنش استفاده کرد. این تجربه ای است که بارها و بارها خود ما و دوستانمان آن را آزموده ایم.

و کلام آخر

دوستانی که من در پیام رسان می شناسم، از هر دو طرف، از بیانات هیچکدام عناد و دشمنی تعمدی با اصول و مبانی دین و انقلاب برداشت نمیکنم. انصاف بدهیم که گاه، فضای خاص سیاسی باعث جو گیر شدن عده ای میشود و منجر به بیانات مطالبی می گردد، اما اینها نباید باعث شود که ما همه دوستان واطرافیانمان را به دو گروه سیاه و سفید تقسیم کنیم و هر که آنطرفی حرف زد و یا حتی توهینهایی کرد،  مارک دشمنی با نظام و دین و ارزشها به او بزنیم. باور کنیم که میشود ، با حفظ اصول و مبانی، دایره خودی ها را آنقدر تنگ نگرفت، و می شود منتقد و حتی توهین کننده را به موافق تبدیل کرد و نه معاند.

 


به بهانه‏ی یوزارسیف

بنام خدا
در کشور ما رئیس جمهور با رای اکثریت مردم و تنفید رهبر انقلاب، سکان عالی‌ترین مقام اجرائی کشور را به دست می‌گیرد. به محض تصدی مسند ریاست جمهوری، برای همه‌ی مردم، حتی آنهائی که به رقبایش رای داده‌اند، یا اصلاً رای نداده‌اند، او رئیس جمهور قانونی آنهاست، چه بپسندند و چه نپسندند.
رئیس جمهور، نماد حاکمیت، اقتدار، عزت و شکوه یک ملت است. اگر کسی در مجامع بین المللی، به رئیس جمهور یک کشور توهین کند، انگار که به تمام مردم آن کشور اهانت کرده است.

احمدی نژاد ، خاتمی ، هاشمی

پس از روی کار آمدن دولت جدید (تابستان 84)، رویه‌ی بسیار ناپسندی در بعضی مجامع مخالف و منتقد دولت شکل گرفت که در دورانهای گذشته با این حجم انبوه، کاملاً بی سابقه بوده است. این رویه عبارتست از ساختن، پرداختن و تکثیر انواع توهین‏های شخصی به رئیس جمهور منتخب مردم.
به محض انتخاب آقای دکتر احمدی نژاد به این سمت، وبلاگهائی درست شد که کارشان صرفاً توهین شخصی به رئیس جمهور بود و بسته به شخصیت اجتماعی نویسنده، حد و مرز این توهین‌ها گاه به کلمات و عبارات سخیفی کشیده می‌شد که میتوان به جرات گفت، خود نویسنده هم نمی تواند آن کلمات را در حضور افراد حقیقی بر زبان آورد و از گفتن آن شرم خواهد نمود.
پس از مدتی که بازار پیامک داغ شد، این توهین‌ها رویه‌ی ناپسند خود را از این طریق ادامه داد و در عین حال هر روز شاهد شکل گرفتن ابعاد جدیدتری از این روند بوده‌ایم که البته بعید می‌نماید طبیعی و خودجوش هم باشد. شاید در تاریخ ایران این حجم بالا از توهین شخصی به یک مقام عالی کشور، سابقه نداشته است.
اما آنچه مرا به نوشتن این یادداشت، مصمم‏تر کرد، سیل توهین‌هائی است که این روزها بعد از پخش هر قسمت از سریال "یوسف پیامبر" از طریق، پیامک و اینترنت به اشکال مختلف منتشر می‌شود. واقعاً مایه‌ی تاسف است که خیلی از ماها هم بدون توجه به ماهیت کار، اینها را که در قالب لطیفه‌های دقیق و ساختارمند طراحی شده، به راحتی منتشر و بازگو می‌کنیم و ابزاری می‌شویم برای اشاعه‌ی زشتی و نابهنجاری.
این کار از نظر شرعی خلاف مسلم است و از لحاظ هنجارهای متعارف اجتماعی کاری بسیار ناپسند و غیراخلاقی.
ربطی هم ندارد به اینکه رئیس جمهور احمدی‌نژاد باشد یا خاتمی یا هاشمی یا هر کس دیگر.
نفس توهین شخصی به بالاترین مقام رسمی و قانونی کشور، ناپسند است.
رئیس جمهور نماد اقتدار و عظمت یک کشور در بین سایر کشورهاست و هر گونه اقدام یا مشارکت در توهین شخصی به او، در حکم توهین به ملیت ایران و ایرانی است.