سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیر پارسی بلاگ

نوشته های پراکنده مدیر سایت

لیلی دوستان

رهوار اثر استاد فرشچیان
بنام خدا

وقتی یک بغل حرف، حتی یک حنجره فریاد داری ولی زبانت بسته است، چه باید بکنی؟
شعر ؟ داستان ؟ بعضی می‌گویند اینجاست که نوبت به هنر می‌رسد.
شاید بگوئی بنویس، بدون سانسور، بدون ملاحظه، بدون واهمه. اصلاً چرا می‌ترسی؟
اما چه می‌شود کرد؟ مسئله ترس و واهمه نیست...

هیچ دیده‌اید در بعضی فیلمها وقتی که گروگانگیر خودش را به گروگانش چسبانده و فیلم علامت بعلاوه داخل دوربین تفنگ را نشان میدهد که هی اینطرف و آنطرف می شود تا روی پیشانی گروگانگیر متمرکز شود... اما ممکن نیست.
حالا فرض کنید که گروگان، فرزندتان دلبندتان باشد و بخواهید با آن تفنگ دوربین دار گروگانگیر را بزنید...
...
به دنبال محمل سبک تر قدم زن / مبادا غباری به محمل نشیند
...
راز این بیت را لیلی شناسان، نه، لیلی دوستان فقط میفهمند.